قسمت سوم و پایانی

مدرک وجود آنچه "هیولا" می خوانیم یا ارتش ژنتیک یا همان برده ها در زمان باستان چیست؟ پاسخ دقیق برای یک گروه خاص از آنها همانهایی هستند که شما آنها را شاخه هایی منشعب از پستانداران می دانید.... اینها در حقیقت شاخه هایی از مادون انسانها هستند با پیشانی هایی شیب دار و بند انگشتهایی مناسب برای ماهی گیری و مغزهایی در اندازه توپ گلف. انسان راست قامت (هوموارکتوس)...انسانهای اولیه جنوبی...نئاندرتال هااسامی تعداد اندکی از مغز کوچک های"ارتش کلون ها"می باشند که احتمال می رود بعنوان سلاح جنگی در دوران پیشین استفاده می شده اند...(مردم شجاع و شهروندان جدید جهان که خارج از لوله های آزمایشگاهی می زیستند)

اما انسانهای  کرومانیون جزو آن دسته نبودند چون آنها دسته الف کلون کنندگان بوده اند!  کرومانیون ها مغزی پیشرفته تر از انسانهای حاضر در زمان کنونی دارند. کرومانیون ها همان " خدایان" یا "فضانوردان" باستانی بوده اند. بذر ما ها از آنهاست...آنها سازندگان اهرام و  سازندگان توری های الکتریکی بوده اند و اهالی آتلانتیس و مصر باستان و اینکا ها (آنگونه که ادگار کیس می نویسد)
تاریخ هرگز پیشرفت نکرده است. شاید "تالکین" می خواسته همین را به ما با داستان گم شده "میانه زمین" بگوید....

شاید "ارباب حلقه ها" مخلوقاتی حقیقی نبوده اند بصورت دقیق اما تعجب نکنید که می خواسته یک عصر اتمی را که به منظمی از شما مخفی نگه داشته شده برایتان فاش کند. و اگر آن ماجرا حقیقت داشته باشدنباید از یافتن پوسته های دریایی در بالای قله کوه اورست تعجب کنید که یک سیل جهان شمول را تأیید می کند....چرا که موجودات ناموزون و دیوانه کلون شده باید از زمین پاکسازی می شدند. سیل عظیم کار پروردگار(خداوند) نبوده است ...بلکه تدبیر فرشتگان بوده(سرخپوستها) که زمین زا از شر نیروهایسیاهی پاکسازی نماید.
دستنوشته های "تری"  در مورد رازهای جهان بنام "خدا" را که را که منتشر شده است بخوانید

خواننده ها در خواهند یافت (از خلال داستانی طولانی در مورد موتاسیون های ژنتیک و سلاح های هسته ای)که داستانهای وصیتنامه های قدیمی از هر سند دیگری معتبر تر است.

سخن در مورد " نوح".....هزینه و پروژه های عظیم هالیودی صرف شد تا تصویر کتاب مقدس از سیل عظیم بازسازی شود "راسل کرو" نقش نوح را بازی کرد...تمامی حیوانات عینا روی تخته حرکت کردند بدون اینکه همدیگر را بخورند ....چه کسی پایین کشتی را تمیز می کرد؟ این چیزی است که می خواهم بدانم؟ در نسخه من که نسخه حقیقی است...دی ان آ حیوانات روی میلیون قطعه کریستال  در کشتی هایی که به دریا انداخته شدند نگهداری می شد! علوم و انسانها...میوه ممنوعه خداوند تنها چیزی بود که به آن باور و ایمان آورده می شد.
آیا دایناسورها هم بخشی (بخش عظیمی) از این آزمایشهای پیش از تاریخ بوده اند؟ با در نظر گرفتن اینکه دایناسورها تا آن اندازه که ما می اندیشیم قدیمی نیستند معمای ما در مورد فسیل " بندپایان له شده"  را که دربستر رودخانه ها یافت شده اند حل می کند.....

نقل قول دیگری از جی . آر. تالکین و سی. اس. لوئیس موجود است که از اینترنت ربوده شده است و آشکار شده  توسط جی . آر .آر  که ظاهر شده و لوئیس را تبدیل کرده به واقعیتی عرفانی یا حتی عرفانی مذهبی....
مقابله "تالکین" با رازهای مسیحیت  و درک وی از حقایق الهیات ارتودکس او را در حل کردن راز اسطوره ها فعال کرد که نه تنها باعث خلق کتابهای جادویی وی شد بلکه  دوستش اس . سی . لوئیس را هم به یک مسیحی تبدیل کرد
افسانه هایی که لوئیس به تالکین گفت " بی ارزش و دروغ بودند هر چند که در نقره تنفس می کردند".

خیر...تالکین پاسخ داد."آنها دروغ نیستند"...." آنها بیش از آنکه دروغ باشند در طریقه درست بنا شده اند....حتی گاهی این تنها راه است... برای بیان حقایقی که در اصل غیر قابل باور هستند"
تالکین استدلال کرد... ما از خدا آمده ایم...و افسانه ها توسط ما بافته شده اند هرچند که آنها خطاهایی دارند ...اما تکه هایی از روشنایی حقیقت را در بر دارند و حقیقت نهایی نزد پروردگار است.
افسانه ها ممکن است بد راهنمایی کنند اما آنها به شیوه ای لرزان به سمت بندرگاه حقیقت  رهنمون می کنند.در حالی که عقاید "ماتریالیست" ها به سمت پرتگاه و قدرت شیطان رهنمون می کند.

در راه گستراندن باور به این حقایق علم اسطوره شناسی بیوگرافی نویس (زندگینامه نویس) تالکین "همفری کارپنتر" می نویسد: " تالکین فلسفه خودش را در زمین نوشته هایش کاشته است چرا که یک نویسنده است و آن عقیده را در قلب "سیلمالیلون" کاشته است. البته این عقیده در قلب دیگر آثار وی نیز یافت می شود. در داستان کوتاه اش "درخت و برگ"  که دقیقا تمثیلی برای تأیید واقعی بودن افسانه هاست و شعر او "اسطوره آفرینی" (میتوپیا) یک رویارویی با حقیقت این ماجراست

انتها: احتمال دارد بسیاری از اسطوره های نام آشنای رم و یونان و خدایان المپوس ریشه در واقعیت داشته باشند.  اگر ما داستان گم شده تکنولوژی و بیوتکنولوژی را که از دیدگاه ما دور نگه داشته شده درک کنیم . احتمال دارد بسیاری از مخلوقات اسطوره ای مانند اجنه......ارواح بانشی.....گرگینه ها و خون آشام ها ریشه در حقایق تاریخی داشته اند که از ما مخفی شده باشند. ؟ آیا حقیقت درباره مهندسین ژنتیک باستانی که در کتاب جرج پاوول " آتلانتیس تمدن گمشده" (1961) میراث آن دوران را بهتر مشخص می کند؟

با در نظر گرفتن حقایق علمی در این باره...هیچ حجمی از آب در اطراف یک سرزمین نمی تواند آنرا کاملا مدفون کند مگر به دلایل انفجار هسته ای....
ما اطلاع داریم که جنگهای هسته ای حدود 8000 سال قبل در زمین رخ داده است و این را از نوشته های باستانی و سری هندی دریافته ایم.مجددا به تاریخ تالکین برای میانه زمین نگاهی بندازید : 6500 سال قبل. درجه رادیاسیون خیلی سریع بعد از سیل عظیم در سطح زمین پایین آمده است...اما تمامی مهندسین ژنتیک و هیولاها و محصولات آنان از زمین شسته شدند و زیر آبهای عظیم مدفون شدند.
ما باید به داستان "هابیت" و "سه گانه ارباب حلقه ها" با دیدگاهی تازه بنگریم. نه تنها داستان میانه زمین ریشه در حقایق تاریخی دارد بلکه بسیاری از اسطوره ها و افسانه ها چنین هستند.

اگر جی . آر . آر تالکین واقعا درباره زحل (ساتورن) می نوشت و فرقه شیاطین که قصد دارند زمین ما را به بردگی ببرند او باید درباره ماسونها می نگاشت. سروران و برده ها خیلی ساختگی نیستند و توسط برادر بزرگ تک چشم خودشان مدام ما را نظاره می کنند برایمان برنامه ریزی می کنند (دقیقا همانند زحل)

آیا امکان دارد ما در آینده هیولاهای ژنتیکی بسازیم؟ حقیقت این است که آنها در حال حاضر ساخته شده اند. به من گفته شده است که دولتها روی ساختن سربازهای ابر انسان کار کرده اند! اینکار چه تفاوتی با کلونی کردن "ارک" ها در شیشه دارد؟ چرا ما آزمایشهای ژنتیکی مخفیانه داریم؟ در حقیقت ما داریم هیولاهایی را که در زمان گذشته مدفون شده اند بازسازی می کنیم و در حال تکرار تاریخ هستیم.........
ما بخش مثبت مهندسی ژنتیک را گم کرده ایم.این راه همیشه به هیولاها ختم نمی شود اگر جامعه روشن و روحانی داشته باشیم. همیشه جنگ در انتظار ما نیست. این راه می تواند به شفا ...عدم وجود مشکلات مادرزادی ...جراحی های موفق ....انتخاب ژن برتر و....ختم شود. وقتی آن رسیده که ما در تاریخ طولانی خودمان بهشت را برپا کنیم....

"پایان"