مطالب تاریخی و عرقانی , تئوری توطئه موجودات فضایی و ماوراء طبیعه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مطالب عرفانی» ثبت شده است

چگونگی مرگ ارادی در عرفان

مرگ ارادی


مرگ یا موت ارادی، اصطلاحی در عرفان می باشد که در آن اشخاص خاصی می توانند به طور کامل از بدن خود جدا شوند و رشته های ارتباطی کالبدهای بالاتر وجود خویش را با کالبد فیزیکی به طور کامل قطع نمایند. این امر مستلزم مهارت فراوان در خروج از بدن و گسستن بندهای رابط انرژی بین کالبد فیزیکی و کالبدهای بالاتر می باشد که مربوط به اساتید والای عرفان است. در طی همه خروج ها فرد از کالبد جدا شده و پس از مدتی به آن بر می گردد،. اما در مرگ ارادی یا ماهاسامادهی فرد به طور کامل کالبد فیزیکی را ترک می کند.

چگونگی مرگ ارادی در عرفان

مولوی در مثنوی معنوی می فرماید:
هم در آن دم شد دراز و جان بداد
همچون گل در باخت سر، خندان و شاد(مثنوی معنوی- دفتر پنجم- بیت1256)

حدیثی از حضرت محمد وجود دارد با عنوان«موتوا قبل ان تموتوا» یعنی بمیرید قبل از آنکه میرانده شوید. در این حدیث اشاره شده، قبل از اینکه به مرگ طبیعی از دنیا بروید، مرگی اختیاری و ارادی را تجربه کنید.(البته گفتن این امر لازم است که خروج ها در ابتدا حالتی شبیه به مرگ در فرد تداعی    می کنند) این حدیث برای کسانی که تجربه خروج از بدن دارند کاملا دارای معنایی ظاهری و حقیقی است و کسانی که با امور تجریدی بیگانه هستند تفسیر جداگانه ای از آن دارند و آن را مربوط به ترک تعلقات دنیوی و دوری از نفسانیات می دانند. در دین مسیحیت نیز سخنی وجود دارد که از زبان عارفی چنین بیان می شود که، «من هر روز می میرم» این امر نیز ارتباط محکمی با خروج از بدن دارد.

یکی از بهترین مثال هایی که در ادبیات فارسی در این مورد می توان از آن نام برد، داستان عطار نیشابوری و فقیری است که به دکان او برای گدایی آمده بود. مردی که با عمل خود آتش در جان عطار زد و او را از ظاهر مردی ثروتمند و دنیایی به فردی روحانی و آسمانی بدل نمود. حالا این فقیر که بود و چه نامی داشت، مهم نیست، اما کاری که کرده در زمره کارهای اساتید بزرگ عرفانی است. اساتیدی که از دروازه های مرگ عبور کرده اند و مرگ و زندگی آنها در دست خودشان است.

«شیخ فریدالدین عطار نیشابوری قبل از این که وارد سیر و سلوک شود روزی در دکان عطاری خویش نشسته بود.گدایی ژنده پوش وارد شد و کاسه گدایی پیش آورد. شیخ عطار گفت : « تو با این کاری که می کنی چگونه خواهی مرد؟» گدا لبخندی مرموز به لب آورد و آنجا در میانه دکان عطار دراز کشید و کاسه گداییش را زیر سر گذاشت و گفت:« اینگونه...» و چشمانش را فرو بست و مُرد. عطار منقلب شد و از آنجا بود که همه اموال خود را به فقرا بخشید و وارد وادی سیر و سلوک شد و دست از دنیا و مسایل دنیوی کشید.»

در عرفان هند نیز بسیاری از اساتید با مرگ های آگاهانه و گاهی با مرگ اختیاری و ارادی از دنیا   رفته اند. این نوع مرگ ها که به نام سامادهی بزرگ یا سامادهی آخر یا ماهاسامادهی معروف است در بین برخی اساتید عرفانی هند دیده شده است. در کتاب سرگذشت یک یوگی، پاراماهانسا یوگاناندا که نمی خواهد استادش بمیرد از استاد خود، شری یوکتشوار درخواست می کند که زنده بماند و او نیز اعلام می دارد که به خاطر درخواست شاگردش یوگاناندا یک سال دیگر در این کره خاکی خواهد زیست. یکی از معروف ترین ماهاسامادهی های بزرگ این عصر متعلق به قدیس اعظم، سوامی شیواناندا است که با مرگی اختیاری از دنیا رفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ویژگی های انسان معنوی

انسان معنوی اهل مداراست
خیر خواهی محض است
متعادل و میانه روست
اهل جلوه گری و نمایش نیست
اگر در جمعی حضور داشته باشد
نمی توان از سر و شکل و لباسش او را شناخت.
کم گو و گزیده گوست.
به پدیده ها با شوخ طبعی نگاه می کند
شنونده ای صبور و شکیباست.
همیشه مثل نسیم آرام و نوازشگر است
هر چند ممکن است در درون دستخوش
طوفانی مهیب باشد.
لب هایش به تبسم عادت دارد.
اندوه و ترس خود را فرا فکن نمی کند.

هیچ وقت برای هیچ کاری عجله نمی کند
چرا که به زندگی ایمان دارد.

هیچ چیز را جدی نمی گیرد،
و در عین حال از کنار هیچ چیز با
بی تفاوتی عبور نمی کند.
همیشه حاضر و ناظر است.
هرگاه لازم بداند به طریقی ظریف و
خردمندانه مداخله می کند.

انسان معنوی هیجان زده نمی شود.
نه در سور
نه در سوگ
انسان معنوی عاشقی تمام عیار است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰